_KKHiqsWUOJ7jHoUfr6jWGPYAWzmEi5oDSWG6K7Uf68 لحظه های رنذگی قسمت چهارم :: فن فیک اکسو sima

فن فیک اکسو sima

در این وبلاگ داستان از گزوه اکسو و دیگر گروه ها گذاشته می شود و منتظر نظرها و انتقاد ها هستیم

فن فیک اکسو sima

در این وبلاگ داستان از گزوه اکسو و دیگر گروه ها گذاشته می شود و منتظر نظرها و انتقاد ها هستیم

در این وبلاگ داستان از گزوه اکسو و دیگر گروه ها گذاشته می شود و منتظر نظرها و انتقاد ها هستیم و حتما مارو دنبال کنید . داستان روز های شنبه و دوشنبه و چهارشنبه و جمعه در خود وبلاگ گذاشته می شود یادتون نره حتما مارو دنبال کنید .

بایگانی
آخرین مطالب

لحظه های رنذگی قسمت چهارم

شنبه, ۲۹ تیر ۱۳۹۸، ۰۹:۲۰ ب.ظ

قسمت چهارم

 

 

 

 

+با من هستید؟؟ 

× شما انگلیسی بلد هستید ؟؟ 

+ بله .

 × می خواستم ازتون آدرس بپورسم ! 

+بفرمایید .  .

+ خوب .... . 

× می دونید کجاست ؟؟ 

+ میشه گوشیتونو رو از نزدیک تر ببینم ، آ درس رو نمی بینم .

 × شما که دزد نیستید ؟؟  

+ بله ؟؟؟؟؟ نه خیر دزد نیستم!!

 × ببخشید که گفتم اخه تو یه کشور غریبم . 

+ خوب ....  باید همینو مستقیم برید بعد برید سمت راست . 

× ببخشید یه آدرس دیگه هم دارم ، باید اینو اول نشون می دادم خخخخ چقدر خنگم !!!

 چقدر خوبه که انگلیسی بلدید !!

 + خوب شما الان تو همین خیابون هستید ، می خواید برید کمپانی اس ام ؟؟؟

  × بله درسته ، من یه خبر نگارم .

 + خبرنگار ؟؟؟ { او مای گاد ، دارم بایه خبر نگار صحبت می کنم !!} 

× ممنونم که کمکم کردید . 

+ خواهش می کنم .

 { 2 دقیقه یعد }

 × شما دارید منو تعقیب می کنید ؟؟ چیزی ازم می خواید ؟؟

 + نه نه اصلا منم راهم از این وره !!!

 × خیالم راحت باشه ؟؟ 

+ تو کشورتون همه مثل شما بدبینو مشکوک هستن ؟؟

 × نه نه اصلا .

 + اوففف ، یه سوال داشتم !!

 × بله ؟؟ 

+ شما الان می خواید برید کمپانی اس ام ؟؟؟

 × بله ، چطر مگه ؟؟

 + هیچی ، هیچی .

 { 15 دقیقه بعد }

 × شما هم دارید می رید کمپانی اس ام  ؟؟ 

+ اره یه کار کوچولو دارم .

 × اونجا کار می کنید ؟؟ 

+ یه جورایی . 

× یعنی چی ؟؟ خیلی مشکوک می زنید ، مخصوصا اینکه صورتت روپوشوندی !!

 + خانم من که گفتم نگران نباشید ، بیچاره کسی که می خواد گیر شما بیوفته !!

 × بله ؟؟ 

+ هیچی .

 + شما ازدواج کردین ؟؟

 × بله ؟؟؟ میگم مشکوید میگین نه !! چیه می خواید ازم خواستگاری کنید ؟؟؟

 + نه نه اصلا مگر اینکه دیونه ... خوب هیچی . 

× باشه جوابتو می دم ، تازگیا طلاق گرفتم ، منم یه سوال داشتم !!

 + بفرمایید .

 × وقتی بامن حرف می زنید یه چیزایی به زبون خودتون گفتید میشه بگید چی گفتید ؟؟

 + اهان ف چیز خاصی نگفتم ، گفتم چه خانم متشخصی بله دقیقا همینو گفتم !!

 × از تعریفتون ممنونم .

 + خواهش می کنم ، من از این خواستگاری کنم ؟؟ غلط بکنم ، بیچاره شوهره سابقش !! خوب دیگه رسیدیم !!! یه سوال دارم شما می خواید تو کمپانی چی کار کنید ؟؟ 

× قراره مصاحبه  کنم .

 + با کی ؟؟ 

× با گروه اکسو . 

+ می خواید با هاشون مصاحبه کنید ؟؟ گروه اکسو رو می شناسید ؟

 × بله که میشناسم !! خودم ترفدارشونم !!

+ اوه 

{ امید وارم که منو نشناسی !! } 

× شما هم طرفدارشونید ؟؟ + نه من انتی فنشون هستم ، می دونید که چی میگم ؟؟

 × اره ولی چرا خیلی ناز و گوگولین مخصوصا ... 

+ نازو گوگولی ؟؟ حالم به هم خورد !!

 × هه ی تو هین نکن .

 + حالا از کدومشون خوشت میاد ؟؟ 

× چانیول !!!

 + بله ؟؟ اوه ببخشید ، اتفاقا ار این یکی در حد مرگ بدم میاد !!! 

× چی داری میگی ؟؟ بچه به این نازی و گوگولی ، دلت میاد ؟؟ 

+ از قیافه چانیول بدم میاد عو ....

 × با عرض پوزش ببند !!!!! 

+ باشه باشه عصبانی نشو !! 

{ 2دقیقع بعد } 

× واقعا ممنونم و همین طور سعی کن میونت رو با اکسو خوب کنی و به اعضاشون بد و بیرا نگی هر کی بود از وسط نصفت می کرد !!! 

+ باشه باشه سعیمو می کنم !! 

× بای .

 + خدا حافظ نمی رید تو ؟؟

 × نه اول باید از نمای ساختمون اس ام عکس بگیرم !!

 + باشه { خدارو شکر } 

نگهبان : سلام آقای خوشتیب !!

 + از این لقب خوشم میاد ولی اصلا برازندش نیستم !!

 نگهبان : اول اینکه چرا انقدر صورتتو پو شوندی به سختی شناختمت دوم اینکه اگه به تو نگن خوشتیب به من میگن ؟؟ 

+ بستگی به نظر هر فردی داره شاید کسی از قیافه من خوشش نیاد !! مثلا خودم از قیافه خودم بدم میاد !!

  نگهبان : باشه حالا هر چی که من بگم تو یه چیزی میگی !! برو بالا که دیرت شده ، اعضا دنبالت می گشتن !!

 + باشه فعلا بای !

 نگهبان : موفق باشی !! 

 { 3 دقیقه بعد }

 بک : چانی اومد !!

 دی او : بلخره .

سهون : فکر کردیم نمی یای !!

 سوهو : چرا دیر کردی ؟؟

 کای : واقعا .... 

+ تو یکی دیگه چیزی نگو که .... اوففف حالا مگه چقدر دیرکردم ؟؟ می خواستید منو پیاده نکنید !!

 دی او :چانیول ، خودت گفتی که می خوام پیاده شم !! 

+ می خواستید پیاده نکنید !! 

دی او: اوففففففف . 

+ ساتا سو عه خوفناک !!!

 کای : پشت سرتو نگاه کن !!

 دی او: واقعا که !!

 + هه ی ساتاسوعه خوفناک !! به حرفم گوش میدی ؟؟

 دی او : مگه چیزی هم گفتی ؟؟ 

+ دی او !!!!! 

بک : بس کن چان !! آروم باش .

 کای : محض اطلاع  پشت رستونو نگاه کنید !! 

 سوهو :چی باید بگم ؟؟ دی او و چانیول ، بس کنید دیگه !!

 بک : چانی فکر کنم با تو کار داره !!

 + کی بامن کار داره ؟؟ اوه دوباره دیدمت خانم ماری !!!

× من کی اسمم رو بهت گفتم ؟؟

 + اوه ببخشید از رو گوشید دیدم .

× تو واقعا انتی فنی ؟؟

 + اره حرفم رو پس نمی گیرم !! مخصوصا از این بدم میاد  اسمشو که میدونی ، دی او.

 × خخخخ .

 چن : چی دارید می گید ؟؟

 کای : هه ی پسر می شناسیش ؟؟ شیطون شدی ها ! اسمش بلدی !! 

+ اوففف .

 بک : می شناسیش ؟؟ 

+ میشناسمش ولی یه جورایی نمی شناسمش !!

 دی او : خودت هم فهمیدی چی گفتی ؟؟

 + من فهمیدم تو نفهمیدی به من ربط نداره !!

  شیومین و سهون : بسه !!! 

 سهون : بهتره که صورتت رو نشون بدی !!! 

+ اوه باشه ولی شوکه مشه !! 

× تو تو تو تو تو تو تو تو  .

 کای : هه ی اروم باش یه نفس عمیق بکش .

 دی او : حالا مگه کیو دیده !!

 + زبون ما رو نمی فهمه !!

 دی او : باشه به انگلیسی بهش میگم !!! 

× اوففف ببخشید که با هات اون طوری رفتار کردم !! 

+ اشگال نداره !! خخخ .

 بک : مرض !!

 + تو دیگه چت شده ؟؟ 

× من خبر نگارهستم و قراره که با شما مصاحبه کنم .

 بک : نفهمیدم چی گفت من چی هستم ؟؟

کای : باز خوبه یه چیزی فهمیدی من یه ذرشم نفهمیدم !!

 دی او : کای ، یعنی نفهمیدی ؟؟

 کای : نه نفهمیدم .

 دی او : چیز عادیه ، خودتو ناراحت نکن !! 

کای : واقعا ممنونم . 

دی او : خواهش .

 + داره میگه خبر نگار هستم قراره با هاتون مصاحبه کنم .

 سوهو : من که فهمیدم چی گفت !!

 + به کسایی گفتم که نفهمیدن !! بعدش هم می خوای جان من نفهمی ؟؟ مثلا انگلیسی بلدی ها !!

 چن : می خواست خودشیرینی کنه !!

 شیومین : خخخ . 

سهون :  ما برناممون چیزدیگه ای بوده . 

+ چقدر ممم می کنی !! بزار خودم بگم !! ما بر ناممون چیز دیگه ایی بوده ، باید صبر کنیم تا مربی بیاد ، باشه ؟؟؟؟ 

× چی ؟؟

 + دارم دیونه میشم !!! 

×چی ، حالت خوب نیست ؟؟؟؟

+ نه نه خوبم .

 بک: چرا الکی حرص می خوری ؟؟ 

شیومین : مربی اومد !!

 مربی : شما خبر نگار هستید ؟؟ 

× بله. 

 مربی : اول با ایشون مصاحبه می کنید بعد باهم صحبت می کنیم . سوهو: چشم .

 مربی : می تونید شروع کنید !!

 × بله   

 
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۸/۰۴/۲۹
sima shams

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی